امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

فصل اول کتاب ارتباط بدون خشونت

فصل اول
نثار ازصمیم قلب
عمق ارتباط بدون‌خشونت
 
آنچه در زندگی‌ام می‌خواهم محبت
است،جریانی متقابل بین خودم و
دیگران مبتنی بر نثار از صمیم قلب
مارشال روزنبرگ
 
 مقدمه
من معتقدم محبت به دیگران و پذیرفتنِ محّبتِ دیگران جزء سرشت ما است و همواره این دو سوال ذهن مرا به خود مشغول کرده‌اند که: چه عواملی ما را از ذات با محبتمان جدا می‌کند و به سوی رفتارهای خشونت‌آمیز و جابرانه سوق می‌دهد؟ و برعکس، چه چیزهایی به برخی از افراد چنان قدرتی  می‌دهد که حتی تحت سخت‌ترین شرایط باز هم با ذات با محبتشان مرتبط باشند؟
 
این سوال‌ها از وقتی به مدرسه می‌رفتم در ذهنم شکل گرفتند. حدوداً تابستان سال 1943 بود و خانواده ما در شهر دیترویت در ایالت میشیگان ساکن شده بود. دو هفته‌ای از ورودِمان به شهر نگذشته بود که در پی حادثه‌ای در پارک نزدیک محله ما جنگ نژادی سیاه و سفید آغاز شد. طی چند روز بیش از چهل نفر کشته شدند. محله ما در مرکز این خشونت قرار داشت و ما سه روز در خانه‌های‌مان محبوس بودیم.
 
وقتی این شورش نژادی پایان یافت و مدرسه‌ها باز شدند من کشف کردم که یک اسم می‌تواند به اندازه رنگ پوست خطرآفرین باشد. وقتی معلم برای حضور و غیاب اسم مرا خواند دو تا از همکلاسی‌هایم با چشم غره‌ای زیر لبی پرسیدند "تو جهودی؟" من هرگز این کلمه را نشنیده بودم و نمی‌دانستم بعضی‌ها ازآن برای تحقیر یهودیان استفاده می‌کنند. بعد از مدرسه آن دو منتظر من بودند مرا به زمین انداختند و با مشت و لگد به جانم افتادند.
 
از همان تابستان 1943 به این دو سوال فکر می‌کنم. چه چیزهایی چنان قدرتــی به ما می‌دهد که بتوانیم حتی تحت بدترین شرایط به ذات با محبتمان متصل بمانیم؟ من به افرادی مثل اتی هیلسم فکر می‌کنم کسی که حتی تحت شرایط اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی محبت و همدلــی خود را با افسران گشتاپو ازدست نداد. او در دفتر یاداشت روزانه‌اش نوشته است
 
"من به این سادگی‌ها نمی‌ترسم. نه به خاطر آنکه شجاع هستم بلکه 
به این دلیل که می‌دانم با انسان طرفم. پس باید با تمام قدرت تلاش
 کنم تا هر آنچه را که هرکس انجام می‌دهد، بفهمم. همان‌طور که
 امروز صبح رفتار خشن و فریاد افسر جوان گشتاپو مرا خشمگین 
نکرد. حتی برعکس محبت حقیقی را حس کردم و می‌خواستم
 بپرسم: ''آیا دوران کودکی تلخی داشته‌ای؟ آیا همسرت ترکت کرده
 است؟ بله او آسیب دیده و طرد شده بود. من می‌بایست او را دوست
 داشته باشم تا بتوانم در اولین فرصت درمان او را شروع کنم. زیرا 
می‌دانم مردان جوان و درمانده‌ای چون او به سرعت خصوصیات
 انسانی خود را از دست می‌دهند و بسیار خطرناک می‌شوند " 
 
دفتر یادداشت‌های روزانه اِتی هیلیسم
 
 
 
وقتی درباره عوامل موثر بر چگونگی با محبت ماندن را مطالعه می‌کردم به نقش حیاتیِ زبان و شیوه‌های به کارگیری کلمات و جملات پی بردم و از همان زمان شیوه جدیدی برای ارتباطِ گفتاری- شنیداری یافتم که ما را به نثار از صمیم قلب هدایت می‌کند. یعنی ما را با خودمان و دیگران چنان مرتبط می‌سازد که راه شکوفایی محبت طبیعی فراهم می‌شود. من این روش را ارتباط بدون‌خشونت نامیده‌ام. به کارگیری اصطلاح بدون‌خشونت همچنان که گاندی ازآن استفاده کرد- به معنی حالت طبیعی محبتی است که پس از محوِ خشونت از قلب، در ما پدید می‌آید. خیلی وقت‌ها ممکن است ما لحن خود را  خشن ندانیم در حالی که اغلب کلمات و جملاتی که به کار می‌بریم چه نسبت به خودمان و چه دیگران تلخ و گزنده‌اند. فرایندی را که توضیح دادم برخی ارتباط محبت‌آمیز نامیده‌اند. علامت اختصاری ان. وی. سی که در این کتاب آمده مخففِ ارتباط بدون‌خشونت است و مترادف با ارتباط محبت‌آمیز است
 
 
راهی برای افزایش توجه
 
مبنای ان. وی. سی. مهارت‌های کلامی و ارتباطی است تا توانایی ما را برای انسان بودن، حتی در شرایط سخت تقویت کند. ان. وی. سی. مطلب جدیدی ندارد مطالب آن مجموعه و ادغامی از همان دانسته‌هایی است که از قرنها پیش گفته شده است. هدف، یادآوری مطالبی است که ما قبلاً هم می‌دانستیم تا به ما کمک ‌کند به گونه‌ای زندگی کنیم که - این که ارتباط ما انسان‌ها بایکدیگر قرار بوده چگونه باشد -این دانسته‌ها را بکار بریم 
 
ان. وی. سی. ما را به بازسازی چگونگی بیان خود و گوش دادن به دیگران هدایت می‌کند تا به جای عکس‌العمل‌های غیر ارادی و رفتارهایی که عادت شده‌اند کلمه‌ها و جملاتمان را آگاهانه بر اساس مسوولیت و شناخت نسبت به آنچه درک می‌کنیم، احساس می‌کنیم و نیاز داریم، برگزینیم. ما در حالی که همزمان به دیگران توجه محترمانه و محبت‌آمیز نشان می‌دهیـم به بیان صادقانه و واضح خودمان هدایت می‌شویم در هر ارتباطی ان. وی. سی. ما را به شنیدن نیازهای اساسـی ‌تری که در اعماق وجود خودِ ما و دیگری است، می‌برد. و مشاهده دقیق را به ما می‌آموزد تا بتوانیـم رفتار و شرایطـی که ما را تحت تاثیر قرار داده، تشخیص دهیم. ما یاد می‌گیریم در هر موقعیتی آنچه را که می‌خواهیم، مشخص کنیم و به وضوح بیان کنیم. شیوه ساده‌ای است اما تحولی عظیم بوجود می‌آورد 
 
وقتی ان. وی. سی. جایگزین الگوهای قدیمیِ دفاع، عقب نشینی یا حمله شود هر بار که با قضاوت و انتقاد روبرو می‌شویم در پرتو ان. وی. سی. نه تنها موضوع، نیّت و نحوه ارتباط، بلکه خودمان و دیگری را بهتر می‌شناسیم. مقاومت، دفاع و عکس‌العمل‌های خشونت‌آمیزمان کم می‌شوند و به جای عیب‌جـویی و قضاوت، توانایی بررسـی و توضیح آنچه که مشاهده می‌کنیم، احساس می‌کنیم و نیاز داریم، افزایش می‌یابد و آنوقت است که محبت را در اعماق وجودمان کشف می‌کنیم. با این که تاکید ان. وی. سی. بر عمیق شدن برای گوش دادن به خودمان و دیگران است اما می‌خواهد بدینوسیله حس احترام توجه و همدلی را بیدار کند و میل مشترکی برای نثار از صمیم قلب ایجاد کند 
 
اگر چه من ان. وی. سی. را "فرایند ارتباط" یا "زبان محبت" می‌نامم ولی ان. وی. سی. ورای یک زبان یا فرایند است. در لایه‌های عمیق‌تر، ان. وی. سی. یک یادآوری دائمـی است تا توجـه ما را به جائی که فکر می‌کنیم آنچه را می‌جوییم بیشتر می‌یابیم، جلب کند 
 
می‌گویند مَستی در زیر نور چراغ خیابان چهار دست و پا به دنبال چیزی می‌گشت. پلیسی که از آنجا می‌گذشت پرسید: چه می‌کنی؟ 
 
مرد گفت : دنبال کلید ماشینم می‌گردم  ؟ 
 
پلیس پرسید : آیا آن را اینجا انداخته‌ای " ، 
 
مرد گفت: نه،" آنها را در کوچه انداختم. و وقتی قیافه حیرت زده پلیس را دید. دستپاچه توضیح داد "اما اینجا روشن‌تر است "
 
وقتی رسید که دریافتم آموخته‌هایم از فرهنگ تمام توجه‌ام را به مطالبی جلب می‌کند که آنچه را می‌خواهم، نمی‌یابم. من ان. وی. سی. را به عنوان روشی برای آموزش توجه خودم تنظیم کرده‌ام تا چراغ آگاهی بر مکانهائی بتابانم که بالقوه توان نشان دادن چیزی را که در جستجویش هستم، دارند. چیزی که من در زندگی جویای آنم، محبت است یعنی جریانی بین خودم و دیگران که بر اساس نثار ازصمیم قلب است 
 
کیفیتی از محبت که من آن را "نثار از صمیم قلب" می‌گویم در ترانه‌ای از دوستم روت ببرمیر بخوبی بیان شده است :
 
من هرگز احساس نکردم که نثار کردم 
مگر وقتی که تو از من پذیرفتی 
هنگامی که تو خوشنودی مرا 
از نثار کردن به خودت فهمیدی 
و تو می‌دانی که من نثار نکردم 
تا تو را مدیون خود سازم 
بلکه چون می‌خواهم زندگیام جلوه عشقی باشد 
که نسبت به تو احساس می‌کنم 
با محبت پذیرفتن 
شاید نثار کردن بهتری باشد 
راهی نیست که این دو را از هم جدا کنم 
وقتی تو به من نثار می‌کنی 
من پذیرشم را به تو می‌دهم 
وقتی تو از من می‌پذیری، احساس می‌کنم که دریافت می‌کنم 
 
ترانه "نثار" از روت ببرمیر در آلبوم نثار کردن 
1978
 
وقتی ما از صمیم قلب نثار می‌کنیم، این کار را به علت لذت حاصله از غنی کردن زندگی دیگران، انجام می‌دهیم. این نوع نثار به بخشنده و گیرنده، هر دو، منفعت می‌رساند. گیرنده بدون نگرانـی از پیامدهای احتمالی هدیه، از آن لذت می‌برد چون این هدیه ناشی از ترس، گناه، یا میل بدست آوردن مجدد نیـست بخشنـده هم از افزایش عزت نفس که نتیجـه به ثمر رسیدن تلاش او برای سعادت دیگران است منتفـع می‌شود 
 
در بکارگیری ان. وی. سی. لازم نیست حتماً طرف مقابل هم، ان. وی. سی. بداند یا حتی تمایلی به برقراری ارتباط محبت‌آمیز داشته باشد. کافی است ما به اصول ان. وی. سی. پایبند باشیم و محبت تنها انگیزه ما باشد و طوری رفتار کنیم که نشان دهد این تنها انگیزه ما است. در این فرایند آنها اندک اندک با ما همراه می‌شوند و سرانجام قادر خواهیم بود با مهربانی به یکدیگر پاسخ دهیم. البته من ادعا نمی‌کنم که همیشه خیلی سریع و آسان به این مرحله می‌رسیم اما مطمئنم که اگر ما به اصول و فرایند ان. وی. سی پایبند باشیم، نتیجه‌اش حتماً شکوفایی محبت و همراهی متقابل است
 
فرایند ان. وی. سی
 
در رسیدن به یک خواست مشترک و متقابل برای نثار از صمیم قلب، ما نورِ آگاهی را بر چهار عرصه متمرکز می‌کنیم که چهار مرحله ان. وی. سی. محسوب می‌شوند 
 
اول؛ مشاهده دقیق آنچه در یک موقعیت اتفاق می‌افتد. مشاهده دقیق گفته‌ها، شنیده‌ها و رفتارها فارغ از این که به زندگی ما غنای بیشتری می‌دهند یا نمی‌دهند؟ نکته مهم بیانِ دقیق مشاهدات بدون هرگونه قضاوت و ارزیابی است -خیلی ساده فقط بگوییم چه چیز را مشاهده می‌کنیم خواه آنچه را مشاهده می‌کنیم دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم. سپس احساس خودمان را از آنچه مشاهده کرده‌ایم بیان می‌کنیم. آیا رنجیده‌ایم، ترسیده‌ایم، خوشحالیم، متعجبیم، عصبانی هستیم یا... ؟ در مرحله سوم؛ مشخص می‌کنیم احساسی را که بیان کرده‌ایم به کدام یک از نیازهای ما مرتبط است. هنگامی که ما بوسیله ان. وی. سی. آشکارا و صادقانه می‌گوییم چگونه و چطور هستیم در حقیقت این سه مرحله را طی کرده‌ایم 
 
برای مثال، ممکن است یک مادر این سه مرحله را به پسر نوجوانش این گونه بیان کند. " فلیکس، وقتی من دو جفت جورابِ گلوله شده زیر میز و سه تای دیگر کنار تلویزیون می‌بینم، خیلی عصبانی می‌شوماین اتاق متعلق به همه است و من به نظم بیشتری نیاز دارم .''و فوراً باید وارد مرحله چهارم شود و تقاضای مشخصی ارائه دهد. مثلاً بگوید: ''ممکن است، جوراب‌هایت را در اتاق خودت یا سبد لباس‌های کثیف بیَندازی؟" این چهار مرحله جزئیات آنچه را که ما از دیگران می‌خواهیم تا زندگی ما را غنی‌تر و زیباتر سازد مشخص می‌کنند 
 
به این ترتیب، ان. وی. سی. از یک سـو بیان واضح مطالب به شیـوه کلامی و یا روش‌های دیگر در چهار مرحله است و از سوی دیگر دریافت مطالب دیگران در همین چهار مرحله است. یعنی اول باید پی ببریم دیگران چه چیزهایـی مشاهـده می‌کنند، چه احساسی دارند و نیازشان چیست. وقتی این سـه مرحلــه را طـی کردیم آنـگاه با شنیدن تقاضایشـان وارد مرحله چهارم مـی‌شویـم و کشف مـی‌کنیـم که چه چیزی زندگی آنها را غنی می‌کند 
 
وقتی تمرکز و توجه خود را بر این چهار مرحله معطوف کنیم و کمک کنیم که دیگران هم چنین کنند جریان متقابلی به وجود می آید تا محبت به صورت طبیعی اینگونه ظاهر شود: آنچه را که من مشاهده مـی‌کنم، احساس می‌کنم و نیاز دارم؛ آنچه را تقاضا مـی‌کنم تا زندگـی‌ام غنی شـود ... آنچه را تو مشاهده می‌کنی، احساس می‌کنی و نیاز داری، آنچه را تو تقاضا می‌کنی تا زندگی ات را غنی‌سازی .....
 
فرايند ان. وی. سی
 
مشاهده رفتار‌های عینی که سلامت ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد
 
 در ارتباط با آنچه که مشاهده ميکنيم چه احساس مي کنيم 
 
 نيازها ،ارزشها، امیال و... که احساسهای ما را شکل می‌دهند ،
 
رفتارهای عینی که ما تقاضا می‌کنیم تا زندگیمان را غنی‌تر سازیم
 
ما استفاده از این فرایند را یا با ابراز خودمان و یا با دریافتِ همدلانه اطلاعات چهارگانه، از دیگران آغاز می‌کنیم. اگر چه در فصل‌های 6-3 گوش دادن به دیگران و حرف زدن در هر یک از این چهار مرحله کاملاً توضیح داده شده است اما لازم است به یاد داشته باشیم که ان. وی. سی. مجموعه‌ای از فرمول‌ها نیست بلکه فرایندی است قابل انطباق با موقعیت‌های گوناگون و الگوهای شخصی و فرهنگی متفاوت. مثلاً من همواره ان. وی. سی. را یک روش یا زبان می‌نامم، اما استفاده از هر چهار قسمت این فـرایند حتی بدون رد و بدل کردن یک کلمه هم وجود
دارد. جـوهر و اصل ان. وی. سـی. در آگاهـی از این چهار مرحله و شناخت درست آنها است نه در کلماتی که گفته و شنیده می‌شوند
 
 
کاربرد ان. وی. سی. در جهان و زندگی ما
 
وقتی ما از ان. وی. سی. در رفتار متقابلمان- با خود، با فرد دیگر یا در یک گروه- استفاده می‌کنیم به محبتـی که در اعماق قلبمان هست دست مـی‌یابیم. به همین دلیل، ان. وی. سی. در تمام سطوح ارتباطی و موقعیت‌های متفاوت مفید و موثر است 
 
روابط خصوصی 
خانواده‌ها 
مدارس 
موسسات و ادارات 
درمان و مشاوره 
مذاکرات سیاسی و تجاری 
و در هر بحث و مناقشه‌ای 
بعضی‌ها از ان. وی. سی. برای عمیق‌تر کردن روابط صمیمی خود استفاده می‌کنند :
 
وقتی من با استفاده از ان. وی. سی. آموختم که هم مسائل خود را بیان کنم و هم به دیگران گوش دهم در پشت رنجش‌ها و آزردگی‌ها مردی را کشف کردم که 28 سال بود با او ازدواج کرده بودم و هفته قبل از آموزش ان. وی. سی. تقاضای طلاق کرده بود. خلاصه آن‌ که امروز با یکدیگر اینجاییم با یک پایان خوش و آن را مدیون این آموزش‌ها هستم و سپاسگزارم ...من یادگرفتم برای درک بهتر احساس‌ها خوب گوش کنم، نیازهایم را بیان کنم، و جوابهایی را که هرگز نمی‌خواستم حتی بشنوم؛ بپذیرم. فهمیـدم که قـرار نیست همیشه همدیگر را خوشبخت کنیم. ما هر دو یاد گرفتیم صبور و متحّمل باشیم، عشق بورزیم تا رشد کنیم و به رضایت حقیقی برسیم "
 
شرکت کننده‌ای درکارگاه آموزشی سن دیگو
 
بعضی دیگر به کمک ان. وی. سی. روابط محیط کارشان را بهبود می‌بخشند و مستحکم می‌کنند. یک معلم می‌نویسد 
 
حدود یک سال است که از ان. وی. سی. در کلاس آموزش کودکان استثنایی استفاده می‌کنم. حتی شاگردانی که تاخیر یادگیری زبان، اختلالات یادگیری و مشکلات رفتاری دارند نیز آن را یاد گرفته‌اند. در کلاس ما یکی از شاگردها به هر شاگردی که نزدیک میزش می‌شد تف می‌انداخت ، فحش می‌داد، جیغ می‌زد و مدادش را به طرف او پرت مـی‌کرد. یک بار به او علامـت دادم کـه، "این را به روش دیگـر بگـو، از زبان زرافـه استفاده کن" (عروسک زرافه در برخی از آموزشهای ان. وی. سی. به عنوان وسیله کمک آموزش استفاده می‌شود ) او فوراً بلند شد ایستاد و به آرامی‌به شاگردی که به میزش نزدیک شده بود گفت، "ممکن است از اینجا دور شوی؟ وقتی خیلی نزدیک من می‌ایستید من عصبانی مـی‌شوم . " پاسخ دانش‌آموز مقابل چیـزی شبیه این جمله بـود "ببخشید! یادم رفتـه بود که این موضوع تو را ناراحت می‌کند " آن وقت بود که با خودم فکر کردم حالا که این شاگرد به خوبی از ان. وی. سی. استفاده می‌کند چرا باز هم از او ناامیدم پس سعی کردم بفهمم به غیر از هماهنگی و نظم از او چه توقعی دارم. و متوجه شدم من آنقدر وقت صرف تهیه طرح درس کرده‌ام که دیگر برای خلاقیت و مشارکت شاگردان فرصتی باقی نمانده است و نیازهای آموزشی سایر دانش آموزان را نیز برآورده نکرده‌ام. از آن پس وقتی او آن رفتارش را شروع می‌کرد، می‌گفتم: "من نیاز دارم تا توجه‌ام را با تو سهیم شوم. گاهی این جمله را صد بار می‌گفتم و او معمولاً پیام مرا دریافت می‌کرد و به درس توجه می‌نمود "
   
معلمی از شیکاگو
 
یک دکتر می‌نویسد : 
 
استفاده من از ان. وی. سی. در حرفه‌ام روز به روز بیشتر می‌شود. اغلب بیمارها می‌پرسند آیا روان‌شناس هستم؟ چون معمولاً پزشک‌ها کاری به روش زندگی بیمار و یا این که او چگونه با بیماریش کنار می‌آید، ندارند. ان. وی. سی. به من کمک کرد نیاز بیمارانم را بهتر بفهمم و از آن مهمتر بفهمم در لحظاتی خاص دوست دارند چه بشنوند. این نیاز در بیمارانی که ایدز و هموفیلی دارند بیشتر است. اغلب به سبب خشم و درد رابطه آنها با مسوولان مراقبت‌های پزشکی سخت می‌شود. اخیرأ خانمی که ایدز دارد و 5 سال بیمار من بوده می‌گفت: تلاش‌هایی که من کرده‌ام تا راه‌های مختلفی برای لذت بردن از زندگی روزانه‌اش پیدا کند بیش از هر کمک دیگری برای او مفید بوده است. در حالیکه قبلاً وقتی متوجه می‌شدم کسی بیماری مهلکی دارد چنان از آنچه اتفاق خواهد افتاد نگران می‌شدم که نمی‌توانستم به او برای گذراندن لحظه‌ها و فرصت‌هایی که داشت کمک کنم. با ان. وی. سی. هم یک زبان جدید برای ارتباط پیدا کرده‌ام و هم آگاهیم وسعت یافته است؛ و از این‌که در حرفه پزشکی‌ام به این خوبی جا افتاده است متعجبـم. و هـر چه بیشتر از آن استفاده می‌کنم انرژی بیشتری برای کار بدست می‌آورم و لذت بیشتری از حرفه‌ام می‌برم "
 
دکتری در پاریس
 
ان. وی. سی. در عرصه سیاست هم بکار می‌رود. یکی از اعضای کابینه فرانسه در ملاقاتی متوجه نحوه متفاوت رابطه و پاسخگویی خواهر و شوهرخواهرش شد. با توضیح آنها به ان. وی. سی. علاقه‌مند شد و از آنجا که برای مذاکرات حساسِ هفته بعد درباره تعدیل و تطبیق رویه قضایی دو کشور فرانسه و الجزایر آماده می‌شد مشتاقانه تقاضای آموزش ان. وی. سی. کرد. با این که زمان محدود و کوتاه بود ما یک مربی فرانسوی زبان برای آموزش او به پاریس اعزام کردیم پس از پایان مذاکرات او اظهـار کـرده بـود که بیشـتر مـوفقیتـش را در مـذاکـرات با الـجزایر مرهـون تکنیک های ارتباطـی جدید ان. وی. سی. است 
 
در اورشلیم در یک کارگاه آموزشی که با شرکت طرفداران احزاب مختلف تشکیل شده بود برای گفتگو پیرامون موضوعِ بحث‌انگیز مناقشات کرانه باختری از ان. وی. سی. استفاده شد. تا این که بحثِ بین اسرائیلی‌های مقیم در کرانه باختری که اقامتشان را یک وظیفه دینی می‌دانستند نه فقط با فلسطینی‌ها بلکه با اسرائیلی‌هایی که حق فلسطینی‌ها را برای داشتن قلمروئی ملی در منطقه قبول داشتند، به بن‌بست رسید. در یکی از نشست‌های کارگاه من و یکی از همکارانم الگوی شنیدن همدلانه ان. وی. سی. را آموزش دادیم سپس از شرکت کنندگان تقاضا کردیم تا به نوبت در موضع مخالف نقش بازی کنند. بعد از 20 دقیقه یکی از ساکنان کرانه باختری حق فلسطینی‌ها را بر کرانه باختری پذیرفت و داوطلب انتقال به منطقــه بین المللـی شـد بـه شـرط آنکـه گـروه مقابل هـم همانطـور کـه او نظراتشان را شنیـده به دیدگاه و نظرات او گوش کنند 
 
در جهانِ امروز، ان. وی. سی. وسیله ارزشمندی برای خدمت به جوامعی است که درگیر تضاد و خشونت قومی، مذهبی و سیاسی‌اند. گسترش آموزش و بکارگیری ان. وی. سی. از سوی مردم برای حل اختلاف اسرائیل و قلمرو فلسطین، نیجریه، روندا، سیرالئون، و هرجای دیگر منبع خوشحالی من است. چند سال پیش برای آموزش یک دوره فشرده 3 روزه به شهروندان داوطلب برقراری صلح به بلگراد رفتیم در روز اوّل ناامیدی در چهره جمعیت شرکت کننده آشکار بود چرا که کشورشان درگیر جنگ بی‌رحمانه‌ای بین بوسنیایی‌ها و کرووات‌ها بود. اما هم چنان که آموزش پیش می‌رفتزنگ شادی در صدا و رنگ لبخند در چهره آنها بیشتر می‌شد و در روز آخر دوره همه خوشحالی خود را از بازیابی قدرتی که در جستجویش بودند ابراز می‌کردند. هفته بعد ما با شهروندانی ناامید در کشورهای در حال جنـگ کـرواسـی، اسرائیل و فلسطیــن روبـرو ‌شدیـم و این تجــربه تکـرار شد؛ >که پس از آمـوزش ان. وی. سی. دوباره روح زندگی و اعتمادشان را به دست آوردند و چقدر خوشحالم که می‌توانم به اطراف جهان سفر کنم و تکنیک‌های ارتباطی را آموزش دهم که قدرت و شـادی بـه مـردم مـی‌دهد. و حالا کـه از طـریق این کتاب می‌توانم غنای ارتباط بدون‌ خشونت را با شما سهیم شوم خوشحال و هیجان زده هستم
 
 
 
خلاصه
 
ان. وی. سی. کمک می‌کند تا رابطه ما با خودمان و دیگران به گونه‌ای برقرار شود که محبت وجودمان شکوفا شود. همچنین ما را راهنمایی می‌کند تا شیوه ابراز خود و گوش دادن به دیگری را با تمرکز بر چهار مرحله بازسازی کنیم: آنچه مشاهده می‌کنیم، احساس می‌کنیم، نیاز داریم و آنچه را برای غنای بیشتر زندگی‌مان تقاضا داریم. ان. وی. سی. دقیق شنیدن، احترام، همدلی و خواست مشترک و متقابل برای نثار از صمیم قلب را پرورش می‌دهد. برخی مردم ان. وی. سی. را برای پیدا کردن محبت و همدلی با خود به کار می‌برند. برخی دیگر از آن برای رسیدن به عمق بیشتر در روابط صمیمی کمک مـی گیـرند و گـروهـی بـرای بهبـود روابـط اداری و سیاسـی آن را بکار مـی گیرنـد. در سـراسـر جهان ان. وی. سی. برای میانجیگری در همه سطوحِ منازعه و مناقشه استفاده می‌شود.

  

 

“Nonviolent Communication: A Language of Compassion”

by Marshall B. Rosenberg, Ph.D.

Chapter One: Giving from the Heart, the Heart of Nonviolent Communication

 

 

برای دریافت فصل اول کتاب به زبان انگلیسی به آدرس زیر مراجعه نمایید:

Chapter One: Giving from the Heart, the Heart of Nonviolent Communication